زیباترین جملات عاشقانه

مجموعه ی نامه ها و جملات و بهترین مطالب عاشقانه قشنگی که برای یک عشق رمانتیک همیشه بدانها نیاز داریم

زیباترین جملات عاشقانه

مجموعه ی نامه ها و جملات و بهترین مطالب عاشقانه قشنگی که برای یک عشق رمانتیک همیشه بدانها نیاز داریم

برای عشق

برای عشق
برای عشق قبول کن ولی غرورت را از دست نده. برای عشق گریه کن ولی به کسی نگو. برای عشق مثل شمع بسوز ولی نگذار پروانه ببینه. برای عشق پیمان ببند ولی پیمان نشکن. برای عشق جون خودتو بده ولی جون کسی رو نگیر. برای عشق وصال کن ولی فرار نکن. برای عشق زندگی کن ولی عاشقانه زندگی کن. برای عشق بمیر ولی کسی رو نکش. برای عشق خودت باش ولی خوب باش

سخنانی از بزرگان و دانشمندان :

سخنانی از بزرگان و دانشمندان :

با عشق زمان فراموش می شود و با زمان هم عشق فراموش می شود / اخوان صفا

در عشق بیروز کسی است که بای به فرار می نهد / نابلئون

شجاعت مانند عشق از امید تغذیه می کند / نابلئون

عشق  وقتی به حرف عقل گوش می دهد که رفته باشد / فرانسوازماگان

عشق تنها مرضی است که بیمار از آن لذت می برد / افلاطون

عشق غالبا یک نوع عذاب است اما محروم بودن از آن مرگ است / شکسبیر

عشق اصل همه چیز و دلیل همه چیز و خاتمه همه چیز است /لاکورد

عشق ُعطشی است که وقتی سیراب شد بر دلت می ماند و باعث سوءهاضمه می شود /اوریانافالاچی

عشق آتش روانسوزی است که هر قدر شعله آن بیشتر شود ُ زودتر خاموش می گردد / ارسکارد

عشق مانند جنگ است که آغاز آن آسان و بایان دادن آن دشوار است /  هـ ـ ل ـ مکن

عشق بلائیست که همه خواستارش هستند / افلاطون

کسی که عشق می کارد اشک درو می کند / بلین

کسانی که در عشق تظاهر می کنند زودتر از عشاق حقیقی به مقصد می رسند / لانکلوس

 

موفق و امیدوار باشد

نوشته شده توسط اسماعیل شکوهیان در سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۸۵ و ساعت 20:31 [+] | نظرات (1)

عشق جوانی
به کودکی گفتند: عشق چیست؟ گفت: بازی

به جوانی گفتند: عشق چیست؟ گفت: پول و ثروت

به پیری گفتند: عشق چیست؟ گفت: جوانی

به عاشقی گفتند: عشق چیست؟ چیزی نگفت و سخت گریست .  گریه کردن   گریه کردن   گریه کردن

********************************************************************
به تو گفتم حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم ..... نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد
چو کبوتر لب بام تو نشستم

امید

از بزرگ مردی (نمی دونم شاید هم بزرگ زنی)می پرسند اگر بخواهی درباره ی امید کتابی صد صفحه ای بنویسی چه مینویسی
می گوید 99 صفحه ی آن را خالی می گذارم و در خط آخر صفحه ی آخر می نویسم که امید آخرین چیزی است که می میرد

من به تو می اندیشم!

من به تو می اندیشم!

        

         این روزا عادت همه رفتن و دل شکستنه

درد تموم عاشقا پای کسی نشستنه

این روزا درد عاشقا فقط غم و ندیدنه

مشکل بی ستاره ها یکم ستاره چیدنه

این روزا کار آدما دلهای پاک و بردنه

بعدش اونو گرفتن و به دیگری سپردنه

این روزا کار آدما تو انتظار گذاشتنه

ساده ترین بهانشون از هم خبر نداشتنه

این روزا سهم عاشقاغصه و بی وفاییه

جرم تمومشون فقط لذت آشناییه

فرق آموزگار با روزگار

فرق آموزگار با روزگار :


آموزگار اول درس می دهد بعد امتحان می گیرد اما روزگار اول امتحان میگیرد بعد درس
می دهد

خواب

من هر آنچه داشتم اول ره گذاشتم

حال برای چون تویی اگر که لایقم بگو

تا گل غربت نرویاند بهار از خاک جانم

با خزانت نیز خواهم ساخت خاک بی خزانم

گرچه خشتی از توراحتی به رویاهم ندارم

زیر سقف آشناییهایت می خواهم بمانم

بی گمان زیباست آزادی ولی من

چون قناری دوست دارم در قفس باشم که زیباتر بخوانم

در همین ویرانه خواهم ماندوازخاک سیاهش

شعرهایم را به آبی های دنیا می رسانم

گر تو مجذوب کجا آباد دنیایی

من اما جذبه ای دارم که دنیا را به اینجا می کشانم

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است

دنیا برای از تو نوشتن هوا کم است

اکسیر من نه اینکه مرا شعر تازه نیست

من از تو می نویسم و این کیمیا کم است

سرشارم از خیال ولی کفاف نیست

در شعر من حقیقت یک ماجرا کم است

تا این غزل شبیه غزلهای من شود

چیزی شبیه عطر حضور شما کم است

گاهی تو را کنار خود احساس میکنم

اما چقدر دل خوشی خوابها کم است