زیباترین جملات عاشقانه

مجموعه ی نامه ها و جملات و بهترین مطالب عاشقانه قشنگی که برای یک عشق رمانتیک همیشه بدانها نیاز داریم

زیباترین جملات عاشقانه

مجموعه ی نامه ها و جملات و بهترین مطالب عاشقانه قشنگی که برای یک عشق رمانتیک همیشه بدانها نیاز داریم

جملات عارفانه

عمیق ترین کلمه "عشق" است ... به آن ارج بنه.

 

بی رحم ترین کلمه "تنفر" است ... از بین ببرش.

 

سرکش ترین کلمه "هوس" است ... بآ آن بازی نکن.

 

خود خواهانه ترین کلمه "من" است ... از ان حذر کن. 

 

ناپایدارترین کلمه "خشم" است ... ان را فرو ببر.

 

بازدارترین کلمه "ترس" است ... با آن مقابله کن.

 

با نشاط ترین کلمه "کار" است ...  به آن بپرداز.

 

پوچ ترین کلمه "طمع" است ... آن را بکش.

 

سازنده ترین کلمه "صبر" است ... برای داشتنش دعا کن.

 

روشن ترین کلمه "امید" است ...  به آن امیدوار باش.

 

ضعیف ترین کلمه "حسرت" است ...  آن را نخور.

 

تواناترین کلمه "دانش" است ...  آن را فراگیر.

 

محکم ترین کلمه "پشتکار" است ... آن را داشته باش.

 

سمی ترین کلمه "غرور" است ... بشکنش.

 

سست ترین کلمه "شانس" است ... به امید آن نباش.

 

شایع ترین کلمه "شهرت" است ... دنبالش نرو. 

 

لطیف ترین کلمه "لبخند" است ... آن را حفظ کن.

 

حسرت انگیز ترین کلمه "حسادت" است ... از آن فاصله بگیر.

 

ضروری ترین کلمه "تفاهم" است ... آن را ایجاد کن.

 

سالم ترین کلمه "سلامتی" است ... به آن اهمیت بده.

 

اصلی ترین کلمه "اطمینان" است ... به آن اعتماد کن.

 

بی احساس ترین کلمه "بی تفاوتی" است ... مراقب آن باش.

 

دوستانه ترین کلمه "رفاقت" است ... از آن سوءاستفاده نکن.

 

زیباترین کلمه "راستی" است ... با ان روراست باش.

 

زشت ترین کلمه "دورویی" است ... یک رنگ باش.

 

ویرانگرترین کلمه "تمسخر" است ... دوست داری با تو چنین کنند؟

 

موقرترین کلمه "احترام" است ... برایش ارزش قایل شو.

 

آرام ترین کلمه "آرامش" است ... به آن برس.

 

عاقلانه ترین کلمه "احتیاط" است ... حواست را جمع کن.

 

دست و پاگیرترین کلمه "محدودیت" است ... اجازه نده مانع پیشرفتت بشود.

 

سخت ترین کلمه "غیرممکن" است ... وجود ندارد.

 

مخرب ترین کلمه "شتابزدگی" است ... مواظب پلهای پشت سرت باش.

 

تاریک ترین کلمه "نادانی" است ... آن را با نور علم روشن کن.

 

کشنده ترین کلمه "اضطراب" است ... آن را نادیده بگیر.

 

صبورترین کلمه "انتظار" است ... منتظرش باش.

 

بی ارزش ترین کلمه "انتقام" است ... بگذاروبگذر.

 

ارزشمندترین کلمه "بخشش" است ... سعی خود را بکن.

 

قشنگ ترین کلمه "خوشروئی" است ... راز زیبائی در آن نهفته است.

 

تمیزترین کلمه "پاکیزگی" است ... اصلا سخت نیست.

 

رساترین کلمه "وفاداری" است ... سر عهدت بمان.

 

تنهاترین کلمه "گوشه گیری" است ... بدان که همیشه جمع بهتر از فرد بوده.

 

محرک ترین کلمه "هدفمندی" است ... زندگی بدون هدف روی آب است.

 

و هدفمندترین کلمه "موفقیت" است ... پس پیش به سوی آن ... 

 

جملات عارفانه برای عاشقان

من برای سال ها مینویسم ......
سال ها بعد که چشمان تو عاشق میشوند.......
افسوس که قصه ی مادربزرگ درست بود......
همیشه یکی بود یکی نبود
 
 
پادشاه قلبم , با تو من خوشبخت ترین پرنسس روی زمینم....اما بی تو همون سیندرلای کفش کتونی می مونم
 
بارون نمیشم که نگی با چه منتی خودشو به شیشه می کوبه تا نیم نگاهی بیندازم ابر میشم که از نگرانی یه روز بارونی هر لحظه پنجره رو بگشایی و من رو تو آسمون نگاه کنی
 
از همه چیز گذشتن و به همه چیز رسیدن مهم نیست . مهم از چه گذشتن و به چه رسیدن است.
 
 
دلا یاران سه قسم اند گر بدانی زبانی اند و نانی انـد و جـانی به نـانی نان بده از در برانـش تو نیـکی کن یه یاران زبـانی ولیـکن یـار جـانی را نگهدار به پـایش جـان بده تا می توانی.
 
 
فقط کسی معنی دل تنگی را درک می کند که طعم وابستگی را چشیده باشد پس هیچوقت به کسی وابسته نشو که سر انجام آن وابستگی
دلتنگیست.
 
اگه خدا تا لب پرتگاه بردت بدون یا از پشت گرفتتت .. یا همون لحظه پرواز رو یادت می ده
 
 
هرگز حسرتی در هیچ کجای دنیا این چنین یکجا جمع نمی شود که در همین سه واژه کوتاه : او دوستم ندارد ...
 
 
انسان همچون رودخانه است . هر چه عمیق تر باشد ، آرام تر و متواضع تر است.
 
 
برو تو میکروسکوپ نگاه کن
نگاه کن
سر کاری نیست،
نگاه کن
.
خوب دقت کن ¤ دیدیش،اون دل منه که برات یه ذره شده!!
 
 
یادمان باشد اگر شاخه گلی را چیدیم وقت پر پر شدنش سوز و نوایی نکنیم...
یادمان باشد سر سجاده عشق جز برای دل محبوب دعایی نکنیم...
یادمان باشد از امروز خطایی نکنیم گرچه در خود شکستیم صدایی نکنیم...
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم.
 
 
به این غروب غریبم بخند حرفی نیست طلسم اشک مرا با فریب دزدیدند تو هم برای فریبم بخند حرفی نیست.
 
 
کاش گناهی کنم که مجازاتش تبعید به قلب تو باشد.
 
 
وقتی دلت گرفت بشین به اندازه تمام دلتنگیات گریه کن . برای اینکه کسی اشکاتو نبینه ماهی کوچیکی شو و به ته دریا برو . دیگه نه کسی صداتو می شنوه نه کسی اشکاتو می بینه . حالا فهمیدی چرا اب دریا شووره؟
 
 
نا کرده گنه در این جهان کیست بگو آنکس که گنه نکرد و چون زیست بگو من بد کنم و تو بد مکافات دهی پس فرق میان من و تو چیست بگو.
 
 
خنده بر لب میزنم تا کس نداند راز من....ورنه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت.
 
 
دونفر نشسته بودن قاشق قاشق ماست توی رود خونه می ریختن. غضنفر رد می
شه می پرسه چیکار می کنید؟ می گن داریم دوغ درست می کینیم. غضنفرمیگه
 خاک بر سرتون... خوب همین کارا را می کنید که همه میگن خرین...آخه این
همه دوغ رو کی می خوره ؟
 
 
یکی درو پنجره می ساخته مامانش میره خواستگاری می پرسن پسرت چکاره است؟می گه:ویندوز نصب می کنه
 
 
دیشب یه خوابی دیدم واست...
خواب دیدم داری پله های ترقی رو یکی
 یکی
یکی.
..
.....
...........
..................
......................
..........................
..................................
طی میکشی
 
 
به حساب بانکی شما ملیونها بوسه عشق واریز کردم شما می توانید بطور شبانه روزی از طریق مهر کارت برداشت نمائید
 
 
عشق با غرور زیباست ولی اگر عشق را به قیمت فرو ریختن دیوار غرور گدایی کنی... آن وقت است که دیگر عشق نیست... صدقه است
 
 
باز خبر رسیده که دلت شکسته عزیزم
بازم از دست زمونه شدی خسته غزیزم؟؟؟؟
امتحانت می کنه خدای مهربونمون
خودتم خوب می دونی غصه نخور ، تنها نمون

 

جملات عاشقانه

کنار آشیانه ی تو آشیانه می کنم.. فضای آشیانه را پر از ترانه می کنم ... کسی سوال می کند به خاطر چه زنده ای ؟ و من برای زندگی تو را بهانه می کنم

 

دنیا آنقدر وسیع است که برای همه مخلوقات جایی هست ، به جای آنکه جای کسی را

بگیرید تلاش کنید جای واقعی خود را پیدا کنید

 

به چیزی که گذشت غم نخور ، به آن چیزی که پس از آن آمد لبخند بزن

 

وقتی ناراحتید از اینکه به چیزی که می خواستید نرسیدید ، محکم باشید و خوشحال....

خداوند در فکر چیز بهتری برای شماست

 

چه بسیارند کسانی که به هنگام غروب ، از غصه ناپدید شدن آفتاب چنان می گریند که ریزش اشک ها مانع از دیدن ستارگان می شود

 

مهربانی را در نگاه منتظر کودکی دیدم که آبنباتش را به دریا انداخت تا اب شیرین شود

 

فقط دریا دلش آبی تر از من بود.. و من از دریا..دلم دریا.. فقط این را ندانستم !!! چرا گشتم چنین تنها تر از تنها !!.. به هر آبی شدم آتش.. به هر آتش شدم آبی.. به هر آبی شدم ماهی.. به هر ماهی شدم دامی.. به هر نا محرمی ساقی.. به هر ساقی می باقی.. و تو این را ندانستی !! چرا گشتم چنین عاصی؟

شخص نادان شادمانی را در دور دستها میجوید اما خردمند آن را در زیر پاهایش می یابد

تنها درمان عادت بد عادتی متضاد آن است

کسی که کمتر می داند بیشتر حرف میزند

لحظات را گذراندیم تا به خوشبختی برسیم غافل از اینکه خوشبختی در همان لحظاتی بود که گذشت

گاهی دروغ همان کاری را میکند که یک چوب کبریت با انبار باروت میکند

کار امروز را به فردا نیفکن چون هر روزی که می آید کار خویش را می آورد

وقتی میتوانی با سکوت حرف بزنی بر پایه لرزان واژه ها تکیه مکن

خداوند دایره ای است که محیطش درجایی نیست ومرکزش در همه جاست

 بهترین دوست خداست اوآنقدرخوب استکه اگریک گل به اوتقدیم کنید دسته گلی تقد یمتان میکند وخوبترازآن است که اگردسته گلی به آب دادیم دسته گلهایش راپس بگیرد

قلب با دهان نسبت معکوس دارد آنان که قلبهایی بازترووسیع تردارند دهانهایی بسته تر دارند

کم دانستن وپرگفتن مثل نداشتن وزیاد خرج کردن است

نگذارید زبان شما ازافکارتان جلوتربیفتد

 

راز دل

کاش هیچوقت عشقی متولد نمیشد که
 
احساسی بمیرد
 
 
 
مهربانا!
 
میدانم که تا تو راهی نیست.
 
میدانم که آسمان فیض و رحمتت همه جا بر سرم سایه دارد.
 
میدانم که دستهای سبزت همیشه پشت و پناهم است.
 
میدانم که تو ، تنها تو نگران لغزشهای ناتمام من هستی.
 
اما نمیدانم  
چرا هرروز که میگذرد از تو دورتر میشوم؟ 
دلم را به دست آب می سپارم و سبزی روحم را به شیرینی ناپایدار و فریبنده ی گناهان.
 
کمکم کن!
 
من این لذتها را به بهای دوری از تو نمی خواهم. من تو را میخواهم.
 
                                 تنها تو را...ای مهربانترین مهربانان!

 

 
دستی نیست تا

 

نگاه خسته ام را نوازشی دهد.

 

اینجا ،باران نمی بارد...

 

فانوسهای شهر، خاموش و مُرده اند

 

دست های مهربانی ،فقیرتر از من اند...!

 

نامردمان عشق ندیده ،

 

خنجر کشیده اند بر تن برهنه   و بی هویتم !

 

دلم می خواهد آنقدر بنویسم

 

تا نفسهایم تمام شود.

 

آنقدر دفترهای کهنه را سیاه کنم ،
 
تا سَرَم   ، فریاد کنند.
 
می خواهم امشب ،
 
شاعر نو نویس کوچه ها شوم.
 
بوی غربت کوچه ها

 

امان بُریده است...!
 
 
 
 
 
می خواستم واژه ای پیدا کنم تا ...

 

دلتنگی کهنه و بی خاصیتم را

 

عرضه کند ،
 
ولی

 

واژه ها باز هم غریبی می کنند.
 
می خواستم ،

 

کاغذی بیابم منت نگذارد ،

 

تنش را بدستانم بسپارد ،

 

تا نوازشش دهم ،

 

اما ، اعتمادی نیست...!

 

این لحظه ها ی لعنتی ،
باز هم مرا عذاب می دهند...

 

این دقیقه های بی وفا ،

 

بی وجدانترین ِ عالم اند...!
 
دستی نیست تا
 
دستهای خسته ام را

 

گرم کند...

 

نگاهی نیست ،
 
تا مرا امید دهد...

 

نفسی نمانده تا به آن تکیه کنم.

 

اینجا،
آخرین ایستگاه عاشقیست...!
 
 
 
 
 
چشمانت را برای زندگی می خواهم اسمت را برای دلخوشی می خوانم
 
 دلت را برای عاشقی می خواهم صدایت را برای شادابی می شنوم
 
دستت را برای نوازش و پایت را برای همراهی می خواهم عطرت را برای
 
مستی می بویم خیالت را برای پرواز می خواهم و خودت را نیز برای
 
پرستش
 
عاشقی را شرط اول ناله وفریاد نیست تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد
 
 نیست عاشقی مقدورهر عیاش نیست غم کشیدن صنعت نقاش نیست
 
 
 
انقدر برایت در زمین ستاره کاشته ام که ابرها هم رو سفید شده اند !زیبا
 
چشمهای بارانیم پر از دلواپسی است دلم تنگ است حواسم پرت تو باز هم
 
 میگویی حوصله کن انقدر برایم نوشته ای حوصله کن نازک من که دیگر
 
باورم شده دوستم داری 
 
 
 
 
چنان دلگیرم از دنیا، که خود را هم نمی خواهم به این زخم دل خونین دگر
 
مرهم نمی خواهم همه نامهربانانند در این دنیای پرتذویر چنین شد حاصل
 
عمرم...که جز مرگم نمی خواهم
 
 
 
 
 
تا گرمه آغوشت شدم / چه زود فراموشت شدم
 
تقصیر تو نبود خودم / باری روی دوشت شدم
 
کاشکی دلت بهم می گفت / نقشه قلبم و داره
 
هر کی زد ورفت و شکست / یه روزیه جا کم میاره
 
موندن و سوختن و ساختن
 
همه یادگاره عشقه
 
انتقام از تو گرفت
 
کاره من نیست کاره عشق

قسم خوردم .....

 

 

قسم خوردم که پا به پای تو مسیر جاده عشق را بپویم

اما جاده عشق همراهی نمی کند

قسم خوردم که همراه تو آرامش دریای عشق را حس کنم

اما دریای عشق سرابی بیش نبود

قسم خوردم تا لحظه مرگ ، عشقی جز تو در قلبم نباشد

اما حس می کنم تو عشقم را فراموش کرده ای

قسم خوردم تنها امید قلب بیقرارم ، نگاه چشمهای مهربانت باشد

اما تو نگاه زیبایت را از من دیوانه پنهان می کنی

قسم خوردم تا آخرین نفس دوستت بدارم و عاشقت باشم

اما می دانم که تو دیگر دوستم نداری

قسم خوردم جز عشق تو ، هیچ عشقی را به سراچه قلبم راه ندهم

اما فهمیدم که تو معنای عشق مرا از یاد برده ای

قسم خوردم از غم عشق تو دیوانه شوم و بمیرم

اما فهمیدم که حتی برای مردن هم خیلی دیر شده خیلی !

شاید هیچ وقت احساس مرا درک نکنی و عشق مرا نادیده بگیری

اما سوگند یک عاشق ، هرگز شکستنی نیست

پس باز هم قسم می خورم که هرگز و هرگز سوگندهایم را نشکنم

و تا پای جان عاشق بمانم و عاشق بمیرم
 
 
 
می دانم کوله ام سنگین و دلم غمگین است
 
اما تو دلواپس نباش...نیامدم که بمانم