پسرک بی قرار بود،می خواست بنویسه دوستش داره اما.......اما دستش می لرزید و قلم رو می انداخت.پسرک پریشون و تنها بود وباور نداشت دیگر دستانش خالی مانده...
کنج اتاق بود و گریه می کرد و چیکه چیکه آب می شد.به این فکر بود آیا فردا آفتابی هست؟یا نه.پنجره های شادی رو بسته بود و به تمام عمرش فکر می کرد.رو برگه های خیس از اشک می نوشت نامرد و گاهی اوقات می نوشت حلالی به تو تبریک میگم.خیلی بی قراری میکرد و هق هق گریه هاش و دل زدناش سکوت پر ستاره شب بهاری بهم میزد.
می نوشت ای بی احساس چرا رفتی؟چرا؟........
پسرک نوشت با دستانی سرد و لرزان ۴قاتل من را کشتند ،۴قاتل که ۲نفر میدونستن اگه بخوان من میمیرم و خار میشم اما کارشون رو کردن...اما ۲نفر دگیه بی خبر بودن ،بی خبر از منی که این حا بی قرار و عاشق با خاطرات زنده ام و نفسام هم نفس ابره نفس میکشم.اولین قاتل من دختری بود که می خواستم که به اون میگفتم خانومی که تموم قلبم،احساساتم،وجودم،عمرم را به پاش گذاشتم اما با جا گذاشتن قلبم جواب منو داد......
دومین قاتل من دوست خانمیم بود که بی خبر اومد و منو کشت و سومین قاتل رو به خانمیم معرفی کرد و در آخر.....
چهارمین قاتل خداست......
خدایی که من همیشه به او توکل می کردم و همیشه به اون رو مرحم خودم میدونستم.حتی عشقمو با خدام قسمت کردم که نگه ناشکرم اما این خدا با خانومیم منو بی قرار کردن.خار و پوچم کردن...دلی که ساده دادم به سادگی به من شکسته پس دادن و اشک و بی تابی شبانه و هزار غم غصه به من دادن...حالا با کی دردودل کنم،خدا؟؟؟؟؟خدایی که منو کشته؟؟؟خود خدا منو زیر شلاق غم و تنهایی زد و زندونیم کرد.خدا دیگه نه...........
من مردم به دست ۴قاتل امیدوارم شما مثل من نشید
نویسنده : ایمان قنبری
**********************************************
***********************************
*******************
*******
می دانم تو شکسته ای،می دانم تو مثل من محزون وخار شدی،فدا بازی دیگری و می دانم تو مثل من او را التماس کردی و هر شب کنج اتاقت گریه میکنی......میدانم دلت پره و هروز آه هایی از ته دل میکشی و حتی رنگ خوشی نداری....گوشه نشین خوه هستیو هنگام مهمانی ها یک گوشه ازلت زده ای و غمگین.....می دانم خنده به اجبار یا لبخند اجباری خیلی سخته.......
می دانم مرور خاطرات تورو عذاب میدن یا شاید خنده کنی اما با شک که زیباترین حرکت یک دل شکسته اینه که با تمام شکستنش برای عشق رفتش هم بخنده هم گریه کنه....
میدانم تو را،می دانم که نفس هایت سنگین است و کوچه های خالی رحم قدمهای سست و خسته ات ......
میدان سرت از فکرهای رنج آور مملو ء شده و دلت از گریه و قلبت تپش ساده دارد و دستات در اوج گرما سرد است.....
حالا به تو میکویند عاشق...عاشق شدنت و شکستنت تبریک.چون هر فردی لیاقت عشق را ندارد.به تو عاشق دل شکسته تبریک میگم.
خدا سلام رساند و گفت
مادرم خواب دید که من درخت تاکم. تنم سبز است و از هر سرانگشتم، خوشه های سرخ انگور آویزان.
مادرم شاد شد از این خواب و آن را به آب گفت.
فردای آن روز، خواب مادرم تعبیر شد و من دیدم اینجا که منم باغچه ای است و عمری ست که من ریشه در خاک دارم. و ناگزیر دستهایم جوانه زد و تنم، ترک خورد و پاهایم عمق را به جستجو رفت.
و از آن پس تاکی که همسایه ما بود، رفیقم شد.
و او بود که به من گفت: همه عالم می روند و همه عالم می دوند، پس تو هم رفتن و دویدن بیاموز.
من خندیدم و گفتم: اما چگونه بدویم و چگونه برویم که ما درختیم و پاهایمان در بند!
او گفت: هر کس اما به نوعی می دود. آسمان به گونه ای می دود و کوه به گونه ای و درخت به نوعی.
تو هم باید از غورگی تا انگوری بدوی.
و ما از صبح تا غروب دویدیم. از غروب تا شب دویدیم و از شب تا سحر. زیر داغی آفتاب دویدیم و زیر خنکی ماه، دویدیم. همه بهار را دویدیم و همه تابستان را.
وقتی دیگران خسته بودند، ما می دویدیم. وقتی دیگران نشسته بودند، ما می دویدیم و وقتی همه در خواب بودند، ما می دویدیم. تب می کردیم و گُر می گرفتیم و می سوختیم و می دویدیم. هیچ کس اما دویدن ما را نمی دید. هیچ کس دویدن حبّه انگوری را برای رسیدن نمی بیند.
سلامی دوباره...دلم واسه همتون تنگ شده بود...
امروز نه شعر عاشقانه و نه جملات زیبا دارم...امروز می خوام داستان واقعی یه عاشق دل شکسته رو که کاملا
هم واقعی هست و از زبون خودش هم هست واستون
بنویسم...فقط اصرار خودش بود که اسما رو انتخابی بنویسم و واقعی نباشه...
...................................
............................
به هر حال اینم یه جورشه...نمی دونم باید چی گفت...
نمیگم همیشه دخترا نامردی می کنن ولی ...
خوشحال میشم که نظرتون واسم بذارین...تا پست بعد...خداحافظ
چه کسی آمادگی لازم را دارد؟
متاسفانه ما در دنیایی زندگی نمی کنیم که مجرد یا متاهل بودن افراد روی پیشانی هایشان حک شده باشد. تشخیص مجرد یا متاهل بودن بسیار دشوار و نیازمند زمان است و با یک دیدار قطعی نمی شود.
به خاطر داشته باشید که یک راه معین برای تشخیص این مسئله وجود ندارد. شما باید از ترفندها و راه های زیادی در این زمینه کمک بگیرید
.حالات ظاهری زنان مجرد
به اطراف نگاه می کند
: در مهمانی ها و کلوب ها زنان متاهل معمولاً علاقه ای به اینطرف و آنطرف نگاه کردن نداشته و به دنبال همراهی برای خود نمی گردند. اما دخترهای مجرد پیوسته مشغول نگاه کردن به اطراف در جستجوی مردی برای همراهی هستند.به شما نگاه می کند و لبخند می زند
: نگاه کردن معمولاً جزء اولین علائم علاقه است. و اگر می بینید که زنی شما را عمیقاً نگاه می کند و لبخندی روی لبانش است، به این معنی است که دوست دارد شما را هم امتحان کند. پس جلو بروید.با مردها در مهمانی صحبت می کند
: اگر می بینید که زنی با مردها در فاصله های مختلف صحبت می کند، نشاندهنده ی این است که طالب گفتگو است. جلو رفته و سر صحبت را باز کنید تا بیشتر در مورد او بفهمید.با سایر زوج ها با ناراحتی نگاه می کند
: اگر از دور مشغول نگاه کردن به او هستید و می بینید که با ناراحتی به سایر زوج ها نگاه می کند، احتمالاً یاد زمان هایی افتاده است که خود نیز کسی را در کنارش برای همراهی داشته است. اینجاست که شما باید وارد عمل شوید.حرکاتش به خوبی بیان می کند که مجرد است
: زبان جسمانی یک فرد خیلی چیزها می تواند در مورد او بازگو کند. مطمئناً اگر زنی متاهل باشد موهای خود را افشان نمی کند و اینقدر به سادگی سمت مردها نمی رود. اگر اینقدر شجاعت دارید که به او نزدیک شوید، جلو رفته و ببینید که زبان جسمانی او چه می گوید:کسی که به صندلی تکیه داده و دست به سینه نشسته است: "جلو نیا وگرنه با پاشنه ی کفشم می کوبم توی صورتت
."کسی که به آرامی بازو و پایش را لمس می کند: " بیا با هم صحبت کنیم
."زیاد صحبت میکند
: اگر مثلاً با یکی از زنان همکارتان شروع به صحبت می کنید، و در یکی از این گفتگوها به شما می گوید که سگی به اسم جولی دارد، آشپزی زیاد می کند، هر هفته به باشگاه می رود، و به کلاس های هنری نیز می رود به این معنی است که مجرد است و همه ی این کارها را برای مشغول نگاه داشتن خود انجام می دهد.معمولاً با دخترها برای گردش بیرون می رود
: زنان متاهل اگرچه با دوستان دحترشان هم بیرون می روند اما وقت زیادی را هم برای بیرون رفتن با مردشان صرف می کنند. اگر می بینید که زنی فقط و فقط با دخترها بیرون می رود نشان دهنده این است که مردی برای بیرون رفتن با خود ندارد.با سایر مردها می رقصد
: اگر می بینید که زنی در یک میهمانی با مردهای متعدد و مختلفی می رقصد (و می دانید که با یک گروه دختر به آن مهمانی آمده است) می تواند نشاندهنده ی این باشد که با مردی رابطه ندارد و در صدد برقراری ارتباط و شروع یک رابطه است.رفتاری بسیار دوستانه دارد
: تجربه نشان می دهد که زنان متاهل در مقایسه با زنان مجرد رفتاری کمتر دوستانه با سایر مردها دارند. وقتی می بینید که زنی با همه مردها بسیار دوستانه و مهربانانه برخورد می کند، احتمال این وجود دارد که مجرد باشد.خودتان بفهمید
.اگر چنین چیزی گفت می توانید از او بپرسید که دوست پسرش چطور به او اجازه می دهد که تنها بیرون برود و با عکس العمل او می توانید پی به راست یا دروغ بودن حرفش ببرید
.در مواجه با یکی از همکاران این کار سختی است. چون نمی توانید مستقیماً جلو رفته و بپرسید دوست پسر دارد یا نه. برای چنین افرادی می توانید از همان راه هایی که قبلاً ذکر شد استفاده کرده و از حرکاتش پی به قضیه ببرید
.پس اگر دیدید که همه ی علائم در مورد او نشاندهنده ی این بود که مجرد است، همه علاقه و اشتیاق و توان خود را جمع کرده و به سمتش بروید. اگر شما را رد کرد، ناراحت نشوید و فکر کنید که متاهل بوده است. زنان دیگری هم برای انتخاب کردن هستند
.............................................................
.
با داشتن هیکلی ضایع تیشرت تنگ نپوشند و فیگور نگیرند
2-از کلاس پنجم دبستان صورتشون رو سه تیغه نکنند وافتر شیو نزنند!!!
-3-پس از یافتن اولین مو در پشت لب احساس مردانگی نکنند و به فکر ازدواج نیفتن
-
در مهمانیها و محافل خانوادگی احساس بامزگی نکنند و چرت و پرت نگویند-ادعای با مرامی و با معرفتی و با وفایی ….نکنن
--
کت و شلوار صورتی با بلوز زرد نپوشند و کراوات قهوه ای نزنن-احساس با غیرتی نکنند و راه به راه به ابجی کوچیکه گیر ندهند
-از 9 سالگی پشت ماشین باباشون نشینند و پدر ماشین و در نیارن
-
مطالب چرت و پرت نگند و از خودشون تعریف نکنند-دخترها نمی تونند:
-
با داشتن دماغی تیر کمونی یا عقابی متالیک به جراح مراجه نکنند--
با دیدن یکی از خودشون خوش تیپ تر,میگرن نگیرن و از زور ناراحتی غش نکنند--
با داشتن قدی کوتاه کفش پاشنه 60 سانتی نپوشند و احساس قد بلندی نکنند--
روزی 24 ساعت با تلفن حرف نزنند--
- روزی 30-40 هزار تومان آت و اشغال نخرند-
از مهمونی و عروسی و … برای هم خالی نبندند و با خالی بندی لایه اوزون و جر ندهند--
با یه دماغ عمل کرده احساس خوشگلی نکنند و فکر نکنند که مادر زادی همینجوری بودن--
مطالب چرت و پرت منو بخونند و از عضبانیت سکته نکنند-9مهم تر از همه اینکه بعد از خواندن این مطلب به من بد و بیراه نگن و باحالی ومرام خودشون ثابت کنن
و