زیباترین جملات عاشقانه

مجموعه ی نامه ها و جملات و بهترین مطالب عاشقانه قشنگی که برای یک عشق رمانتیک همیشه بدانها نیاز داریم

زیباترین جملات عاشقانه

مجموعه ی نامه ها و جملات و بهترین مطالب عاشقانه قشنگی که برای یک عشق رمانتیک همیشه بدانها نیاز داریم

فرق آموزگار با روزگار

فرق آموزگار با روزگار :


آموزگار اول درس می دهد بعد امتحان می گیرد اما روزگار اول امتحان میگیرد بعد درس
می دهد

خواب

من هر آنچه داشتم اول ره گذاشتم

حال برای چون تویی اگر که لایقم بگو

تا گل غربت نرویاند بهار از خاک جانم

با خزانت نیز خواهم ساخت خاک بی خزانم

گرچه خشتی از توراحتی به رویاهم ندارم

زیر سقف آشناییهایت می خواهم بمانم

بی گمان زیباست آزادی ولی من

چون قناری دوست دارم در قفس باشم که زیباتر بخوانم

در همین ویرانه خواهم ماندوازخاک سیاهش

شعرهایم را به آبی های دنیا می رسانم

گر تو مجذوب کجا آباد دنیایی

من اما جذبه ای دارم که دنیا را به اینجا می کشانم

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است

دنیا برای از تو نوشتن هوا کم است

اکسیر من نه اینکه مرا شعر تازه نیست

من از تو می نویسم و این کیمیا کم است

سرشارم از خیال ولی کفاف نیست

در شعر من حقیقت یک ماجرا کم است

تا این غزل شبیه غزلهای من شود

چیزی شبیه عطر حضور شما کم است

گاهی تو را کنار خود احساس میکنم

اما چقدر دل خوشی خوابها کم است

عشق از دیدگاه دروس

شیمی:عشق تنها اسیدی است که در قلب اثر می کند.

 

 

فیزیک:قلب مانند یک آهنربا عشق را جذب میکند.

 

 

 

ادبیات:عشق مانند لیلی و مجنون اثر نظامی است.

 

 

 

ورزش:عشق تنها توپی است که هیچگاه به اوت نمی رود.

 

 

 

بینش:عشق مو هبتی الهی است.

 

 

زیست:عشق نوعی بیماری است که میکروب آن از راه دل

 

وارد می شود.

 

 

 

زبان:عشق تنها فعلی است کهed نمی گیرد و به  past(گذشته)

 

بر نمی گردد.

 

 

زمین شناسی:عشق تنها فسیلی است که در قلب می ماند.

مرگ از زندگی پرسید :

مرگ از زندگی پرسید :


این چه حکمتی است که باعث می شه تو شیرین و من

 تلخ جلوه شویم!

زندگی لبخندی زد و گفت:

دروغ هایی که در من نهفته است و حقیقت هایی که در

تو وجود دارد.

بلی اینطوریه همه ی ما به دنیا دل بستیم به دنیایی که

 همش دروغ است همه ما فقط دنیا امروزی را می بینیم

 دنیایی که آخری ندارد، دنیایی که امنیت نداره ، همه به

 خاطر راحتی از هیچ دروغ و کلکی رو گردان نیستن ولی

چرا؟

چرا باید اینطوری باشه مثل اینکه بعد از این دنیا، دنیایه

دیگه ای هم هست این دنیا وفا نداره ولی آن دنیا وفا داره

عمو فیلیپ

عمو فیلیپ

پدرو پسری در خیابان قدم می زد ند.میان راه پسرک توجهش به توله سگی که با تکه ای استخوان بازی میکرد جلب شد. پسرک بااشاره به توله سگ گفت:

- بابایی ! بابایی.. این سگ چقد شبیه عمو فیلیپه!!!!!!!!؟؟؟؟؟

- پدر : بی ادب !! این مزخرفات چیه که داری میگی؟؟؟؟؟؟؟؟!

- پسر: بابایی...عصبانی نشو.سگه که نفهمید من چی گفتم!!!!!!!!!!؟

 

هدف

سربازان در میدان تیر تمرین تیر اندازی داشتند.یکی از سربازان هر ۵ تیرش را با هر زحمتی به جایی زد جز سیبل(هدف)!!!!!!!!!!!!؟

سرگروهبان که از دور هوایش را داشت جلو امدو با فحشو تحقیر زیاد تفنگ را از دستش گرفت و گفت:

- بده ببینم تفنگو.بعد از اینهمه مدت هنوز تیر اندازی یاد نگرفتی؛احمق؟؟؟؟!!!!!!!به تیر اندازیه من نگاه کن و یاد بگیر که چطوری میزنن تو هدف.

بعد تفنگ را پر کرد و تیری رها کرد.از قضا تیر اصلا به هدف نخورد؛ سرگروهبان برای اینکه ضایع نشه گفت:

- خاک بر سر؛ تو اینطوری تیر می انداختی ها !!!!؟ 

بدترین دشمنان

بدترین دشمنان

بر سر در یکی از کلیساها چنین عبارتی با خط درشت نوشته شده بود:

«بدترین دشمنان خود را دوست بدارید»

و در مقابل همان کلیسا ؛باشگاهی وجود داشت که بالای در وورودیش عبارت زیر به چشم میخورد:

«بدترین دشمن شما الکل است»

حادثه ی اتومبیل

دو نفر مجروح که  به طرز وحشتناکی تمام بدنشان باندپیچی شده بود در یک اتاق کنار یکدیگر بستر شده بودند.یکی از آنها به دیگری گفت:

- چه اتفاقی براتون افتاده؟؟

- با اتومبیل رفتیم تو دره!!!!!؟

- حتما بی احتیاطی کردید؟؟

- نخیر .اشتباه کردم .اشتباه کردم گذاشتم زنم پشت رل بشینه.حالا برای شما چه اتفاقی افتاده؟؟؟تصادف کردید یا پرت شدید تو دره؟؟

- هیچکدام. چون نمیخواستم زنم پشت رل بشینه منو به این روز انداخته!!!!!؟

نامه ی سلامتی

پیرمرد ثروتمندی در بستر مرگ افتاده بود و دکترها امید چندانی به زنده ماندنش نداشتند.شبی همانطور که دراز کشیده بود همسرش را دید که مشغول نوشتن چیزی است.

- باز داری به چه کسی نامه مینویسی؟؟

- به پسر عمویم.دارم خبر سلامتیه تورو به او میدهم که روز به روز داره حالت بهتر میشه.پیرمرد آهی کشید و چیزی نگفت.چند لحظه بعد زن سر از روی کاغذ برداشت و پرسید:

- راستی ببینم قبر رو با :«غ» می نویسن یا «ق»؟؟