خسته ام، خسته ای تنها و غریب در دل شب که از تکرار شبهای بی لبخند، از تکرار ورقه های سپید تنهایی، که هر شب بی هیچ نوشته ای، بی هیچ نقش و نگاری ورق میخورند، دلگیرم
نمیدانم ستاره شمردنها تا به کی باید کار من باشد؟ نمیدانم به روی ایوان شب تنها نشستن ها تا به کی باید کار من باشد؟ نمیدانم به امید قاصدک شادی نشستن ها تا به کی باید همراه من باشد؟!!
چقدر در سکوت و خلوت و خاموشی باید دست و پا بزنم؟ چقدر در لابه لای شعله های آتش انتظار پر و بالم بسوزد و من ضبحه نزنم و خاموش بمانم!! چقدر به حوض خالی و یخ بسته حیاظ خیره بمانم و در انتظار ماهی قرمز باشم؟ چقدر به آسمان ابری و تیره خیره بمانم و در حسرت مهتاب و ستارگان باشم ؟چقدر شبهایی پنجشنبه را گریه کنم؟ چقدر روز و شبها را بشمارم تا تو بیایی!!
هفت شهر عشق شهر اول: نگاه و دلربایی شهر دوم: دیدار و آشنایی شهر سوم: روزهای شیرین و طلایی شهر چهارم: بهانه،فکر،جدایی شهر پنجم: بی وفایی شهر ششم: دوری و بی اعتنایی شهر هفتم: اشک،آه،تنهایی
عشق نخستین بینش را نسبت به ابدیت به تو هدیه می دهد. عشق نخستین آزمونی است که زمان را به فراسو می برد. این گونه است که عاشقان هرگز از مرگ نمی هراسند. عشق مرگ نمی شناسد...
یه روز عشق و دیوونگی و محبت و فضولی داشتن با هم قایم باشک بازی می کردن نوبت به دیوونگی که رسید همه را پیدا کرد اما هر چه گشت از عشق خبری نبود فضولی متوجه شد که عشق پشت یه بوته گل سرخ قایم شده دیوونگی رو خبر کرد و دیوونگی یه خار بزرگ برداشت و در بوته ی گل سرخ فرو کرد صدای فریاد عشق بلند شد وقتی به سراغش رفتند دیدند چشماش کور شده و دیوونگی که خودشو مقصر می دونست تصمیم گرفت که همیشه عشقو همراهی کنه و از اون به بعد دیوونگی شد عصای عشق
میمیرم مرا در تابوت سیاهی بگزارید تا همه بدانند در تاریکی به سر می برده ام دستهایم را از تابوت بیرون بگزارید تا همه بدانند به آنچه می خواستم نرسیدم چشمهایم را باز بگزارید تا همه بدانند چشم انتظار از دنیا رفته ام روی قبرم تکه یخی بگزارید تا مثل باران برایم اشک ریزد و روی سنگ قبرم چیزی ننویسید تا همه فراموشم کنند...
**کاشکی مانیتورت بودم همیشه رخ به رخت بودم...... کاشکی که کیبورتت همیشه زیر انگشتات بودم.......کاشکی که هدفونت بودم همیشه در گوشت بودم .......کاشکی که موست بودم همیشه تو مشتت بودم .. ....کاشکی پسووردت بودم همیشه توی فکرت بودم
گفتی که مرا دوست نداری گله ای نیست/ بین من و عشق تو ولی فاصله ای نیست/ گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن/ گفتی باید بروم حوصله ای نیست/ پرواز عجب عادت خوبیست ولی حیف/ رفتی تو و دیگر اثر از چلچله ای نیست/ گفتی که کمی فکر خودم باشم و آن وقت/ جز عشق تو در خاطر من مشغله ای نیست/ رفتی تو خدا پشت و پناهت به سلامت/ بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست.
یادت باشه اگه شبی رفتی ستاره بیاری قلبتو وقت اومدن توآسمون جانذاری نری یه وقت پیداکنی توآسمون ستاره ای یه وقت باچشمات نبینم یه چشمکی اشاره ای یه وقت نبینم خودت هم مثل ستارها شدی ستاره ای رودیدی و...روزوشب ازخود بیخودی این زمینم واسه خودش یه آسمونه رنگیه آسمون این پایینا پرازستاره سنگیه یه وقت ازاین ستارهاگول نخوری ماه شبم آخه برای داشتنت همیشه درتاب وتبم می ترسم ازدستت بدم اگه بری به آسمون بی خیال ستاره شو پیش من خاکی بمون
کاش آدما عاشق نمیشدن کاش بین عاشقا فاصله نبود کاش بین عشاق جدایی نبود کاش هیچ عشقی نمیره کاش عشق همه پاک باشه کاش کاش کاش........ خدایا میشه این آرزوها به حقیقت تبدیل بشه؟ تو میتونی پس دل هیچ عاشقی رو نشکن. تو تنهایی میدونی تنها بودن چقدر سخته
عشق یعنی شاعری دلسوخته عشق یعنی آتشی افروخته عشق یعنی با گلی گفتن سخن عشق یعنی خون لاله بر چمن عشق یعنی شعله برخرمن زدن عشق یعنی رسم دل بر هم زدن عشق یعنی یک تیمم، یک نماز عشق یعنی عالمی رازو نیاز عشق یعنی با پرستو پر زدن عشق یعنی آب بر آذر زدن عشق یعنی چون محمد پا به راه عشق یعنی همچو یوسف قعر چاه عشق یعنی بیستون کندن به دست عشق یعنی زاهد اما بت پرست عشق یعنی همچو من شیدا شدن عشق یعنی قطره و دریا شدن عشق یعنی یک شقایق غرق خون عشق یعنی درد و محنت در درون عشق یعنــی
دیده بر در دوختن عشق یعنی در فراقش سوختن عشق یعنی قطعه شعر ناتمام عشق یعنی بهترین حسن ختام
ای که می پرسی نشان عشق چیست عشق چیزی جز ظهور مهر نیست..... عشق یعنی مهر بی چون و چرا ؛ عشق یعنی کوشش بی ادعا ..... عشق یعنی مهر بی اما اگر ؛ عشق یعنی رفتن با پای سر ..... عشق یعنی دل تپیدن بهر دوست ؛ عشق یعنی جان من قربان اوست ..... عشق یعنی خواندن از چشمان او ؛ حرفهای دل بدون گفتگو ..... عشق یعنی عاشق بی زحمتی ؛ عشق یعنی بوسه بی شهوتی ..... عشق ، یار مهربان زندگی ؛ بادبان و نردبان زندگی ..... عشق یعنی دشت گلکاری شده ؛ در کویری چشمه ای جاری شده ..... یک شقایق در میان دشت خار ؛ باور امکان با یک گل بهار
عشق یعنی مستی و دیوانگی عشق یعنی با جهان بیگانگی عشق یعنی شب نخفتن تا سحر عشق یعنی سجده ها با چشم تر عشق یعنی سر به دار آویختن عشق یعنی اشک حسرت ریختن عشق یعنی در جهان رسوا شدن عشق یعنی مست و بی پروا شدن عشق یعنی سوختن یا ساختن عشق یعنی زندگی را باختن عشق یعنی رازقی ، یعنی نسیم عشق یعنی مست گشتن از شمیم عشق یعنی آفتاب بی غروب عشق یعنی آسمان ، یعنی فروغ عشق یعنی آرزو ، یعنی امید عشق یعنی روشنی ، یعنی سپیدعشق یعنی غوطه خوردن بین موج عشق یعنی رد شدن از مرز اوج عشق یعنی از سپیده تا سحر عشق یعنی پا نهادن در خطر عشق یعنی لحظه دیدار یار عشق یعنی دست در دست نگار عشق یعنی عقل شد مدهوش تو عشق یعنی مست در آغوش تو عشق یعنی لحظه های بی قرار عشق یعنی صبر ، یعنی انتظار عشق یعنی اشتیاق و اضطراب عشق یعنی دلهره ، یعنی شتاب عشق یعنی اشک ، یعنی عاطفه عشق یعنی یادگاری خاطره
**عشق یعنی لایق مریم شدن عشق یعنی با خدا همدم شدن عشق یعنی جام لبریز از شراب عشق یعنی تشنگی ، یعنی سراب عشق یعنی خواستن ، له له زدن عشق یعنی سوختن ، پر پر زدن عشق یعنی سالهای عمر سخت عشق یعنی زهر شیرین ، بخت تلخ عشق یعنی با "خدایا" ساختن عشق یعنی چون همیشه "باختن"
در میان همه گل گشتم و عاشق نشدم در عجب بودم که تورا دیدم و دیوانه شدم تا کجا باید سفر کرد تا به کی باید دوید از کجا باید گذر کرد تا به شهر تو رسید گفتی که طبیب دل هر بیماری پس طبیب دل من باش که بیمار توءم گر همسفر عشق شدی مردسفر باش هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش
گفتم ای عشق من از چیز دگر می ترسم/ گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو/ گفتم این روی فرشتست عجب یا بشر است/ گفت این غیر فرشتست و بشر هیچ مگو/ گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد/ گفت می باش چنین زیر و زبر هیچ مگو
همیشه از نگاه تو با تو عبور می کنم از این که عاشق توام حس غرور می کنم دوباره با سلام تو تازه تازه می شوم با نفس ساده تو غرق ترانه می شوم با تو ستاره میشوم ......... از سایه های ملتهب همیشه می گریختم با رفتن تو هر نفس بغض دوباره میشوم ناجی شام شوکران; با دل عاشقم بمان به حرمت حضور تو چون تو یگانه میشوم خانه به خانه دیدمت همچو فسانه دیدمت با تو ستاره میشوم
**عشق چیست؟ 3 ثانیه نگاه، 3 دقیقه خنده، 3 ساعت صفا، 3 روز آشنایی، 3 هفته وفاداری، 3 ماه بیقراری، 3 سال انتظار، 30 سال پشیمانی!
**به سلامتی دیوار، چون که هر مرد و نامردی بهش تکیه میکنن! به سلامتی کلاغ نه برای سیاهیش، برای یک رنگیش، به سلامتی کرم خاکی، نه برای کرم بودنش، برای خاکی بودنش، به سلامتی گاو، چون نگفت من، گفت ما! و به سلامتی ما، که دوست داشتن یادمون نرفته!
گفتگوی ماه و نابینا: نابینا گفت: دوستت دارم ماه گفت تو که منو نمی بینی چطوری دوستم داری نابینا گفت اگه می دیدمت عاشق زیباییت می شدم اما الان که نمی بینمت عاشق خودت هستم.
چشمان خسته ات ، آرام و بی صداست گویی ز راز تو، آگه فقط خداست ناگفته های تو، در سینه ات نهان اما سکوت تو، گویای صد بیان آن گونه های تو ، دشت شقایق است شرح سکوت تو، نشر حقایق است تنهایی و غریب ، در بزم بی کسان رنجیده سینه ات ، از ظلم ناکسان گر چه تبسمی ، بر لب نشانده ای در پشت خنده ات ، دل خسته مانده ای
بابا کجایی؟ نیستی؟ توریستی؟ امپریالیستی؟کمونیستی؟ فاشیستی؟دموکراتیستی؟ خدایی نکرده مریض که نیستی؟راستی هرجا هستی و هرکی هستی بیسته بیستی
در وجودم چیزی هست که تو را نجوا می کند ... و تنها عشق مرا رها می کند ... و نور آن نگاهی ست که تو به من روا می کنی ... پس عشق و نور را از من دریغ نکن و بر من بتاب که بی عشق تو ؛ بی نگاه تو ؛ بی تو رو به غروب رهسپارم.... مرا به طلوعی دیگر برسان
وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم وقتی که دیگر رفت، من به انتظار آمدنش نشستم وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد ، من او را دوست داشتم وقتی که او تمام کرد من شروع کردم وقتی او تمام شد من آغاز شدم و چه سخت است تنها متولد شدن. مثل تنها زندگی کردن . مثل تنها مردن...
*هرگاه یک مسیحی می میرد بر سر مزارش صلیبی می آویزند تا همه بدانند آنجا گوری است تو هم بر گردنت صلیبی بیاویز تا همه بدانند سینه ی تو گورستان مــن است...
وقتی بارون نگاهت رو به نگاهم ریختی؛دلم زنده شد. وقتی با دلت قدم به دلم گذاشتی؛ زلزلهی شدیدی رو توی دلم حس کردم . وقتی اومدی؛ تموم تنهاییهام رو با خودت بردی. از همون اول می دونستم اومدی که توی قلبم بمونی..... برای همیشه پس ای نازنین ! ای تنها مونس ! ای عشق : بمون تا بتونم بمونم .
بنوش به سلامتیه هر چی عاشقه تو این دنیاست: به سلامتی گاو چون نگفت من گفت ما. به سلامتی کرم خاکی به خاطر خاکی بودنش بسلامتی خیار به خاطر یارش به سلامتی شلغم به خاطر اون غمش به سلامتی کلاغ هر چند که سیاهه ولی عوضش یه رنگه به سلامتی دیوار که هر مرد و نامردی بهش تکیه میده به سلامتی شمع که حرف نمیزنه عمل میکنه و تا آخرش به پات میسوزه به سلامتی خودت و خودم که مدتهاست دوستیم و همدیگرو ایگنور نمیکنیم که هیچ خیلی هم با هم مهربونیم
وقتی کسی نیست که به دادت برسه پس داد نزن، سکوت کن، شاید از سکوتت همه بفهمن که چه قدر درد و رنج توی وجودت انباشته شده، فریاد دردت رو دوا نمیکنه، اما سکوت شاید نتونه دردتو از بین ببره اما میتونه خیلی راحت تو را از این دنیای مسخره نجات بده
خداوند یک زندگی به تو داده که آنرا زندگی کنید ، خود انگیخته و بدون الگو آنرا زندگی کن. برده و مقلد نباش. خودت را دوست بدار، به خودت احترام بگذار و سعی کن همانطور که احساس میکنی زندگی کنی. و حتی اگر شکست بخوری ، راضی خواهی بود و با تقلید از دیگری ، حتی اگر پیروز شوی، در درون خالی خواهی بود و پوشالی
روزی که عشق وارد خانه قلبم شد او را نشناختم، مدتی طول کشید تا با او آشنا شدم ، از او خوشم آمده بود ، خواستم به او بگویم برای همیشه در خانه قلب من بمان اما قبل از این که من به او بگویم ، به من گفت آمده ام برای همیشه اینجا بمانم
توی ساحل روی شنها قایقی به گل نشسته یکی با چشمای گریون گوشه ای تنها نشسته نگاه پر اضطرابش به افق به بینهایت ساکته اما تو قلبش داره یک دنیا شکایت توچشاش حلقه اشکه توی قلبش غم دنیا منتظر به راه یاره تا بیاد امروز و فردا باورش نمیشه عشقش همه دنیاش زیر آبه تنها مونده توی ساحل زندگی براش عذابه
اگر قرار باشه ظرف 24 ساعت دنیا به پایان برسه تموم خط های تلفن و تالارهای گفتگو و ایمیل ها اشغال میشه. پر میشه از کلمه های (( از اینکه رنجوندمت پشیمونم من رو ببخش یا تو را عاشقانه می پرستم یا مراقب خودت باش )) اما بین این همه پیام یکی از همه تکون دهنده تره (( همیشه عاشقت بودم ولی هیچوقت بهت نگفتم )) پس عشق و محبت را تقدیم آنکه دوستش داریم کنیم شاید فردایی دگر هرگز نباشد
بفرستین: 1-مرام فقط مرام گاو چون نگفت من گفت ما 2- صفا فقط صفای مورچه که هر وقت گریه کرد هیچکس اشکش ندید 3- رفیق فقط کلاغ نه بخاطر سیاهیش به خاطر یه رنگیش 4- معرفت فقط معرفت کرم نه به خاطر کرم بودنش به خاطر خاکی بودنش 5- یه رنگی فقط یه رنگی دیوار که هرچی مردو نا مرده بهش تکیه میدن 6- نامردا رو خیلی دوست دارم چون اگه نباشن مردا مشخص نمی شن
اگه تورو خواستن اشتباهه اگه باتوبودن اشتباهه اگه عاشق توبودن اشتباهه اگه واسه تومردن اشتباهه پس توبهترین و قشنگترین اشتباه زندگی من هستی
تقدیم به...
1- هیچ کس ارزش اشکهای تو رو نداره ٬ کسی که ارزشش رو داشته باشه هرگز باعث اشک ریختن تو نمیشه.
2- عاشق شدن آسونه اما عاشق موندن خیلی سخته.
3- ممکنه که برای دنیا یک نفر باشی٬ اما شاید برای یک نفر تموم دنیایی.
4- عقل هزار چشم دارد و عشق فقط یک چشم ولی وقتی که عشق میمیرد نور زندگی از بین میرود.
5- دنبال کسی نگرد که بتوانی با او زندگی کنی، دنبال کسی بگرد که نتوانی لحظه ای بدون اون زندگی کنی.
6- گاهی شعر سراغم را میگیرد٬ گاهی هوای تو ، تفاوتی نمیکند ، هر دو ختم میشوید به دلتنگی من.
7- وقتی تو هستی تمامی جهان با تو است، و وقتی تو نیستی فقط درماندگی و غم با من است (ویلیام شکسپیر).
8- بکوشید دوست داشتنى ها را به دست آورید، و گرنه مجبورید آنچه را به دست آورده اید، دوست بدارید (سخنی از مارک تواین).
9- نمی خواهم بگویم دوستت دارم، میخواهم بدانی دوستت دارم.
10- هیچ چیز نمی تواند بر عشق حکومت کند، بلکه این عشق است که حاکم بر همه چیز است. (لافونت)
11- عشق من : طبیب قلب من باش، زیباترین غروبم.
12- همه میگن 1 ساعت یعنی 60 دقیقه و یک دقیقه یعنی 60 ثانیه اما هیچکس بهٍم نگفت 1 ثانیه بی تو یعنی 60 سال.
13- نمیتوان عاشق یک مرده شد... روزی که به عشقم پشت پا زدی در قلبم ترا کشتم و در گوشهای تاریک و سرد خاکت کردم.
14- ای بی انتها در عشق بمان با من در لحظه لحظه ی زندگیم.
15- تا ابد تک چراغ روشنی قلبم تو هستی و خواهی ماند.
16- عشق یعنی کوچک کردن دنیا به اندازه یک نفر یا بزرگ کردن یک نفر به اندازه دنیا.
17- عاشق شدن هنر نیست ، عاشق ماندن هنر است.
18- هر وقت دلت ابری شد بزار بباره، رنگین کمون ، بعد از بارون رنگ می گیره.
19- هیچ کس نمی تونه به دلش یاد بده تا نشکنه ! ولی می تونه به دلش یاد بده تا که وقتی شکست لبه تیزش دست کسی رو نبره.
20- عشق مثل ساعت شنی می مونه، همانطور که قلب رو پر می کنه، مغز رو خالی میکنه!
21- عشق یعنی عبرت روزگار ، شلاق زمانه ، قصاص زندگی ، ولی افسوس...... قصاص زندگی را دید.... شلاق زمانه را خورد.....ولی عبرت نگرفت.
22- در زندگی سه راه رو دنبال کن : 1- دوست داشتن رو برای یک تجربه 2- عاشق شدن رو برای یک هدف 3- فراموش کردن رو برای قبول واقعیت
23- دوستت دارم ، نه به خاطر شخصیت تو ، بلکه بخاطر شخصیتی که من در هنگام با تو بودن پیدا میکنم.
24- اگر کسی تو را آنطور که میخواهی دوست نداره، به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست نداره.
25- بدترین شکل دلتنگی برای کسی آن است که در کنار او باشی و بدانی که هرگز به او نخواهی رسید.
26- تو گل سرخ منی ، تو گل یاس منی ، تو مثل شبنم پاک سحری ، نه ، از آن پاکتری.
27- زندگی به من آموخت که چگونه گریه کنم ، اما گریه به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم.تو نیز به من آموختی چگونه دوستت بدارم ، اما به من نیاموختی چگونه فراموشت کنم.
28- عشق فنا شدن نیست ، فدا شدن است
29- من عطر یاس خوشبو ندارم، در باغ رویا شب بو ندارم، قایق زیاد است، اما برای به تو رسیدن پارو ندارم.
30- هیچ گاه چشمانت را برای کسی که مفهوم نگاهت را نمیفهمد گریان نکن.
31- اگر عاشق شدن یک گناه است دل عاشق شکستن صدکناه است.
32- عشق زمان را در تصرف خود در میاورد و زمان عشق را در زیر چرخهای خود پایمال.
33- با گفتن اینکه : یافتن عشق غیر ممکن است، مانع ورود عشق به زندگی خود نشو، سریع ترین راه دریافت عشق، بخشیدن آن به دیگران است.
34 – سعی کن کسی رو دوست داشته باشی که قلبش اونقدر بزرگ باشه که واسه جا کردن خودت، تو قلبش مجبور نشی خودتو کوچک کنی.
35- عاشق آن نیست که یک دل به صد یار دهد. عاشق آن است که صد دل به یک یار دهد.
36- عاشقان دیوانگان خوشبختی هستند که در آتش جنون خود می سوزند و لب از لب بر نمی دارند. ( اراسم)
37- کسی که فکر میکند روزی عشق از بین میرود ، عاشق واقعی نیست.
38- همیشه عاشق کسی باش که لایق عشق باشد نه تشنه ی عشق زیرا تشنه ی عشق روزی سیراب می شود.
39- عشق تنها شیوه ای است که با آن می توان به اعماق وجودی انسان دیگر دست یافت.
40- عشق تنها مرضی است که بیمار از آن لذّت می برد!
41- عشق شاه کلیدی است که تمام دهلیزهای قلب را میگشاید )ایوانز(
42- اولین طلیعه عشق آخرین تابش عقل است) آنتوان برت(
43- عشقِ مرد قسمتی از زندگی او و عشق زن همه زندگی اوست) لرد بایرون(
43- همه بخاطر عشق زاده شده ایم .... عشق پایه و اساس هستی و تنها پایان آنست)دیز رائیلی(
44 - اگر می خواخید دوستتان بدارند دوست بدارید و دوست داشتنی باشید. ) فرانگلین)
45- عشق حقیقی هیچ گاه یکنواخت و آرام پیش نمی رود. (ویلیام شکسپیر)
46- عاشق واقعی کسی است که معشوق خود را آزاد می گذارد تا خودش باشد. در عشق اجباری نیست. عشق یعنی امکان انتخاب به معشوق دادن . برای آنکه کسی یا چیزی را بدست آوری رهایش کن.
47- اگر عشق در پی چیزی جز کشف اسرار عشق باشد ، به حقیقت عشق نیست
عشق چیست؟
ازدریا پرسیدن عشق چیست؟گفت خشکیدن...
از گل پرسیدن عشق چیست؟گفت پرپر شدن....
اززمین پرسیدن عشق چیست ؟گفت لرزیدن...
ازآسمون پرسیدن عشق چیست؟گفت باریدن....
ازانسان پرسیدن عشق چیست؟ناگهان از درونش گفت جدایی...
ولی اگر از من بپرسند عشق چیست ؟می گویم تنهایی.