آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ؟
بی وفا، بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا ؟
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا ؟
عمر ما ار مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا ؟
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا ؟
وه که با این عمر های کوته بی اعتبار
این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا ؟
آسمان چون جمع مشتاقان ، پریشان می کند
درشگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا ؟
شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر
راه عشق است این یکی بی مونس و تنها چرا ؟
بی مونس و تنها چرا ؟
تنها چرا ؟ حالا چرا
فکر کنم این شه سروده شهریار باشه.
من عاشق این شعرم ممنون
ممنوووون
بازهم خیلی ه که بالاخره امده
اول شعر اینه:
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا من که با خر گفته بودم با هواپیما چرا؟
من اشق این شعرم....ممنون که گذاشتیدش.......یا حق
واقعا زیبا بود
خیلی ممنونم
خیلی به این شعر احتیاج داشتم
عالییییییییییییییی بود.
خیلی ممنون.از این شعر خیلی خوشم میاد.ممنون.
به وب ماهم سر بزن.ممنون
یاشا
سلام من عاشق این شعرم کلا شعرو شاعریو دوست دارم میشه بازم از این جور شعرا بزارید
خیلی عالـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی
ممنونم
ممنون عالی بود
شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر
این سفر راه قیامت میروی تنها چرا
خیلی شعر قشنگیه من که گریم میگیره ...
تاج عشق آری به خاکستر نشینان می دهند.....هر گدای عشق را حافظ نخواند شهریار.گلمییب گلمیجاخ بیر ده اونا تای شاعیر
ممنون از این که این شعر را به صورت کامل گذاشته اید
واقعا متشکرم
ممنون بازم از این کارها بکنین
خیلی خب بود ممنون javascript:void(0);
مصراع اخرش اشتباهه
این سفر راه قیامت میروی تنها چرا
روز پدر ۱۲/۲/۱۳۹۴
عالبه ممنونم
خیلییییییییییییییی اسطوره بود...معلممون اینو سر کلاس خوند من داشت گریه ام میگرفتتتتتتتتتت
بهترین شعر عمرمه با این شعر من همیشه آروم می شم از شما خیلی خیلی ممنونم very good انسان با خوندن این شعر گریه اش میگیر خودم که دارم الان اینو می نویسم تکه های اشکم رو ی صفحه کلید لبتابم ریخته
من عاشق اینجور شعرام عالی لطفا بازم بزارین